نتایج جستجو برای عبارت :

رفتن به وقتِ بامداد

بالاخره دارم برمیگردم خونه. امشب قطعاً میرم. ینی بلیطمم گرفتم و ساعتِ 03:30 بامداد از مشهد میپرم به شیراز. 
داداشم داره بعد از یه سال و چند ماه میاد ایران، و یه توفیقِ اجباری شد که بالاخره برم. یه توفیقِ خوب، یه اجبارِ بد. 
 
امروز باید خیلی جاها برم، هر جایی که شاید دلتنگش شم. کجا؟ اول از همه دانشگاهِ عزیزم... ، پارک کاشانی، شاید پیشکوه، کافه کاف. همینا فعلا به ذهنم میرسن. تُف. واقعا تف.
ساعت 10-11 امشب هم میرم سمت مشهد که برم فرودگاه و منتظر پرواز بم
وقتِ آزاد زیاد دارم. وقتِ آزاد باعث می‌شود آدم‌ها فکر کنند. تفکر باعث می‌شود مردم به طرزِ بیمارگونه‌ای متوجهِ خود شوند و درصورتی‌که بی‌نقص و بی‌چون‌وچرا نباشی، این در خود فرورفتن موجبِ افسردگی می‌شود. برایِ همین است که افسردگی دومین بیماریِ شایعِ جهان است؛ بعد از خستگیِ چشمِ ناشی از تماشایِ سایت‌هایِ مستهجنِ اینترنتی!
 جزء از‌ کل ⁦ استیو‌ تولتز 
سر و کله بامداد از سال اول دانشگاه- کلاس گفت و شنود 1 پیدا شد، با مراسم چهل منبر
بامداد برای من همکلاسی و هم‌صحبت و دوست و رفیق و جزئی از خودم است، ناراحتم کرده، عصبانی‌ام کرده، دیوانه‌ام کرده اما هیچ‌وقت نتوانستم دوستش نداشته‌باشم و دلتنگش نشوم
برایم نوشته بود از بامداد بنویس و  چقدر سخت است
 سخت است چون دوستم متخصص کلمات است و کلمات من در مقابل او رنگ ندارند
سخت است چون بامداد در عین سادگی پر از شگفتی است و  کلمه برای توصیف او کم است، فق
پناه به موسیقی و آشپزی و جمع و جور کردن کابینت ها
 
ساعت ۱۲:۳۷ بامداد:
ناهار فردا را آماده کردم و دوش گرفتم و دو تیکه لباس سرکارم را شستم
فردا حتما باید قبل رفتن به سرکار، دو تا از کابینتها را تمیز کنم 
* کاش کار بانکیم امروز تموم شده بود. فردام بعید میدونم بشه انجامش داد و پس فردام که ....... و میخوام به خودم حال بدم و بانک رفتن تعطیله
هتل آپارتمان بامداد مشهد

یکی از هتل آپارتمان های مشهد می باشد که در نزدیکی و جوار حرم مطهر
حضرت امام رضا (ع) واقع شده است و با توجه به فاصله بسیار کمی که تا حرم
مطهر دارد , از این رو هتل آپارتمان بامداد مشهد را می توان از جمله هتل آپارتمان مشهد
نزدیک به حرم به شمار آورد.
این هتل آپارتمان دارای واحد های آپارتمان یک خوابه دو تخته و چهار
تخته و آپارتمان دو خوابه چهار تخته و شش تخته می باشد و در 5 طبقه ساختمان
مجموعا با حدود 18 واحد اقامتی
و
احمد یک کتاب به مهناز داده؛ یه کتاب که فکر میکنه یا بهتره بگیم مطمئنه خودش سال‌ها قبل اونو نوشته...
“مثل خون در رگ‌های من” تمام فکرهای احمده و تمام احساساتش برای مهناز.
جالبیشم اینه که الف بامداد عزیز تمام نامه هارو به اسم “احمد” امضا کرده و تموم کرده...
تا اومدم بیرون چند قطره بارون افتاد روی صورتم. یاد حرف مریم افتادم. گفته بود «احتمالا تو زندگی قبلیت یا ابر بودی یا بارون». اون موقع به حرفش خندیدم اما الان به این فکر می‌کنم که چقدر معجزه نیازه که هر وقت غمگینم بارون بیاد؟ می‌باره و قلبِ شکسته‌م رو تسکین می‌ده. سرقولش هست. همیشه. حتی تو یه عصرِ تابستونی.
به وقتِ بارونِ عصرگاهیِ بی‌وقتِ تهران
بیستِ
تیرِ
نود و هشت
آدمها وقتی احساس تنهایی می‌کنن، خطرناک میشن. کارهایی از دستشون برمیاد که درحالت عادی میگفتن "مگه دیوونه‌ام که اینکارو کنم؟!".آدمها وقتِ تنهایی .. روراست باشم؟ باشه. خب .. "من" وقتِ تنهایی می‌تونم به خودم آسیب بزنم. نه جسمی .. نه. طوری روح خودم رو زخمی می‌کنم که خونِ بی‌رنگش تموم دیوارهای خونه رو رنگ کنه بدون اینکه کسی بفهمه. حتی چندقطره‌ش ریخت روی موهای رنگ‌نشده و پر از تارِ سفید مامان. راستی بابا، ببخشید بابت کت جدیدت.من جوری روحم ر
یک منبع نظامی سوریه به خبرگزاری سانا اعلام کرد ارتش این کشور با آتش‌بس در منطقه  کاهش تنش در ادلب سوریه از بامداد شنبه موافقت کرده است.
البته این موافقت با حفظ واکنش به هرگونه نقض آتش بس از سوی تروریست‌ها است.
@IrNews_24
[عکس 745×375]
مشاهده مطلب در کانال
در حال گوش دادن قطعه ی "مقدمه کاروانیان" از آلبوم خراسانیات بودم. نمیدانستم بیکلام است. از اول تا آخرش را منتظر شروع آواز بودم. قطعه تمام شد در حالیکه از آن نوازش زیبا هم هیچ لذتی نبرده بودم.
میپرسم: چند درصد زندگی، اینطور گذشته است؟
پاسخ میدهد: انّ الانسان لفی خُسر...
 
 
 
+ علاقمند بودنم به موسیقی سنتی و کلاسیک دارد به من یاد میدهد که سعی کنم به جای منتظر یک اتفاق خاص بودن، از همین چیزی که الان دارم نهایت استفاده را بکنم و لذتم را ببرم. شاید اصل
حرف خاصی نیست برای زدن صرفا، اینجایم چون ک اینحایم. عادت به نشستن روی این صندلی و شنیدن صدای تق تق این دکمه ها، بی هیچ فکر قبلی و هیچ طرحی. فقط، خود را رها کردن و بیرون ریختن کلمات و آخر سر ک می خوانمشان می بینم ک تنها سمت تو را دارند. جالب است نه؟ فکر نمی کنم، نه دگر بعد این همه سال. نه دگر بعد آنکه گفتی وقتش است تمام شود این بلاگ و من هم. و شدم. وقتی وقت نبودنت شده باشد. وقتی وقتِ سکوتت باشد، تنها چشم شدن و توی تاریکی ها نشستن. همانطور ک تو بودی. تنه
در کمال آرامش به تهران رسیدم. چه رسیدنی!
ساعت پنج و نیم بامداد بود که به ترمینال رسیدم ولی انگار نه انگار که صبح است، آفتاب هنوز درنیامده است، خواب و خور ندارند! مردم مثل مور و ملخ در همه جا فشرده شده بودند. دزدی و جیب بری به حدی بود که آدم آرامش راه رفتن را از دست میداد. حماقت و خود بزرگ بینی عجیبی که از چشم های آنها میبارید مرا فراری میداد. 
ادامه مطلب
با توجه به اطلاعیه مطبوعاتی این گزارش ، برنامه مدرسه تلویزیونی ، جمعه 16 مارس 2016آموزش آموزش:دبیرستان تمام وقت:5:30 تا 5:15 مطالعات اجتماعی 35:15 تا 2:45 آموزش تفکر و ثبت زندگی ٨2: 45 صبح. تا 5:35 بعد از ظهرساعت 5: 5 بامداد تا ساعت 2:35 بعد از ظهر
شروع شدن:.: 3 تا 11 بازی کلاس اول و درس ریاضیساعت 11 صبح تا 2 بعد از ظهر Pers ارسی آموزش و نوشتن فارسی کلاس دوم3: 1 تا 3 بعد از ظهر ، هدیه ششم هدایا و پیامهای آسمانیساعت 2 تا 3: معرفی درس تدریس فارسی و نوشتن کلاس چهارم5 با
وزارت بهداشت:
دانشجویان ایرانی مقیم چین بامداد امروز با پروازی اختصاصی که روز گذشته از ایران به همین منظور اعزام شده بود، وارد کشور شدند.
این افراد پس از ورود به فرودگاه جهت بررسی های اولیه به مکانی که از قبل در نظر گرفته شده بود، منتقل شدند و بررسی ها اکنون توسط متخصصان مربوطه در جریان است.
چهار شنبه ، ۱۶ بهمن ۹۸@IrNews_24
[عکس 640×427]
مشاهده مطلب در کانال
فدراسیون جهانی در فاصله ۲ روز مانده تا شروع مرحله نهایی لیگ ملت‌ها از پوستر رسمی این رقابت‌ها رونمایی کرد.در حالی که از چهارشنبه شب به وقت آمریکا و بامداد پنجشنبه به وقت تهران
مرحله نهایی لیگ ملت‌های ۲۰۱۹ در شیکاگو استارت می خورد، صفحه رسمی
اینستاگرام فدراسیون جهانی از پوستر این رقابت ها رونمایی کرده است.
در این طرح امیر غفور، پشت خط زن تیم ملی ایران در کنار ستاره های ۵ تیم دیگر از لهستان، برزیل، فرانسه، آمریکا و روسیه قرار دارد.شمارش مع
روز ها و این بلند شب ها، همچون موج های زوال بر ساحل وجودم در یک جزر و مد دائمی در حال محو کردن هرآنچه هستند ک از خود به یاد دارم. سرنوشت یک وجودِ دلبسته ی از دست داده، جز این چ می تواند باشد؟ مگر غبار را برای چه آفریده اند. تکرار و روزمرگی، دارو های تلخ و فراموشی آوری هستند اما، برای چنین درمان هایی دگر بیش از حد گذشته است کار از کار. در تاریکی و سکوت، محکوم به زوال و نا امیدی. تنها ماندن، آنچنان ک دانته ورودی جهنم را توصیف می کرد. جایی بی هیچ آتشی،
من که فکر می‌کنم بامداد جمعه نقشه‌ی آسمان به هم ریخت. یک ستاره به ستاره‌های آسمان اضافه شد. از آن ستاره‌های پرنور، تو بگو به قدر شعرای یمانی، حتی پرنورتر. از همان‌ها که ستاره‌پرستان دست رد به‌شان نمی‌زدند، اصلاً زانوهای‌شان سست می‌شد وقت دیدنش، سرشان پایین می‌افتاد.مگر وقتی روی زمین بود هزاران سال نوری از او فاصله نداشتیم؟ اصلاً مگر در یک زندگی چند نفر را می‌شود دید که مهر و صلابت با هم در نگاهش جا شود؟ چند نفر را می‌شود دید که آدم را
متن آهنگ جیره فرزان و بامداد
شکل میگیره هنرِ خیابونی
با یه صدا که میخواد منفجر شه باز رو بیت
اومدی پُر کنی قلکتو قانونی
بعدِ سال ها فهمیدی یه معترضِ خواب بودی
اگه به هیپ هاپ مثِ مخدر نگاه کنی
یه متاع نابه که تو ازش پاک موندی
زیر زمین آتیش کدست ما مشغولِ عبادت
اومدیم بزرگترین شعله رو به پا کنیم
ادامه مطلب
بامداد جمعه ۱۹ اردیبهشت زلزله‌ای با قدرت 5.1 در مقیاس امواج درونی زمین، ساعت 48 دقیقه بامداد، تهران را لرزاند. این زلزله در تمام نقاط تهران احساس شد. 
بزرگی: 5.1 ریشتر
محل وقوع: مرز استانهای مازندران و تهران - حوالی دماوند
تاریخ و زمان وقوع به وقت محلی: 1399/02/19 00:48:21
عمق زمین‌لرزه: 7 کیلومتر
نزدیک‌ترین شهرها به مرکز زلزله: 6 کیلومتری دماوند (تهران)13 کیلومتری رودهن (تهران)16 کیلومتری بومهن (تهران)نزدیکترین مراکز استان به مرکز زلزله: 58 کیلومتری تهرا
خالی شده‌ام. از فرودگاه برگشته‌ام و خواب به چشم‌هایم نمی‌آید. در فرودگاه به محسن گفتم دلم نمی‌خواست موقع خداحافظی گریه کنم. گریه کردن موقع خداحافظی یعنی اضافه کردن یک نگرانی به نگرانی‌های مسافرِ در حال رفتن. گفت اتّفاقاً خوش‌حال‌کننده هم هست. من خوش‌حال می‌شدم اگر خواهری داشتم که آن‌قدر دوستم داشت که حالش زمانِ رفتنم چنین می‌شد. خواستم بگویم خب تو هم عین برادر منی و فلان. دیدم نه. این جایگاه در ذهنم مختصّ یک نفر است و باقی، هرقدر هم ک
خیر، یعنی ذوالجلالی داشتن
بابتِ توبه مجالی داشتن
 
بهر پوزش، زیر نور آفتاب
وقتِ ناب و ایده آلی داشتن
 
خیر یعنی با دل آلوده هم
با کریمان اتصالی داشتن
 
علت این سر به زیریِ من است
محضرت دستانِ خالی داشتن
 
می شود درد و غم صاحب زمان
بنده هایِ بی خیالی داشتن
 
حقِ فرزند است بر بابای خود
گاه آغوشِ وصالی داشتن
 
خیر، یعنی از تنور فاطمه
لقمه ی نان حلالی داشتن
 
از تمامِ خیرها بالاتر است
چون علی مولی الموالی داشتن
 
خیر یعنی با مناجات حسین
لذت شوریده
امروز کولر روشن شد و وسط بهار، تابستون اومد تو خونه. 
سیزده سالمه. تابستون خیلی گرمیه بیرجند.تازه از کتابخونه برگشتیم. روی تخت دراز کشیدیم بستنی میخوریم و کتاب میخونیم. بوی خاک و نم کولر آبی مشاممون رو پر میکنه. معنای تابستون همیشه همراه با این بو توی ذهن میمونه.
پرسشگرانه ازم میپرسه  چرا امروز اینقدر بداخلاق شدی؟!
حتی پسته هم متوجه  شده، مثل  همیشه نبودم.
من بداخلاق نشدم عزیزم ،این جوابُ بهش گفتم و  به فکر فرو میرم واقعا من اینروزا چرا اوکی نیستم؟!
دلتنگی
انتظار
آزمون
درس 
حتی سینما دیشب ،شام دسته جمعی دیشب  ،برد پرسپولیس... حالم خوب نکرد!!
 
+۱۳آذر حوالی ظهر  اوج پاییز بود ....
+یادداشت شماره ۴۷
خیلی دل می خواهد دل کندن از دنیا
خیلی دل می خواهد 
که داشته هایت برابر با نداشتن شود
خیلی دل می خواهد
دل دل نکنی برای وقتِ رسیدن به خواسته هایت
خیلی دل می خواهد که
نرسیدن ها حالِ دلت را دگرگون نکند
خیلی دل می خواهد که
ماندن و رفتن ها در تو اثر نکند
خیلی دل می خواهد که
صورتِ عزیزت را به خاک بزنند
و توببینی و از اعماقِ دلت
رهایش کنی و بروی
خیلی دل می خواهد که
حرف ها بشنوی از همه کس و
انگار نه انگار که چیزی شنیدی
خیلی دل می خواهد که
دنیا بی رنگ شود بر
رئیس پلیس راه مازندران:
تردد انواع وسایل نقلیه از ساعت ۱۳امروز جمعه ۱۵ آذرماه تا ۲ بامداد شنبه ۱۶ آذرماه از کرج به سمت مرزن آباد ممنوع است.
آمد و شد انواع وسایل نقلیه از ساعت ۱۷ امروز جمعه ۱۵ آذرماه تا ۲ بامداد شنبه ۱۶ آذرماه از مرزن آباد به سمت کرج بصورت یک طرفه خواهد بود.
تردد انواع تریلر، کامیون و کامیونت به استثنای حاملان مواد سوختی و فاسد شدنی از ساعت ۶ تا ۲۴ امروز جمعه ۱۵ آذرماه در محور هراز ممنوع است.
تردد موتور سیکلت تا ساعت ۶ روز شنبه ۱
من عاشقانه شهدای جنگ رو دوست داشتم همیشه ولی حالا دقیقا الان که مینویسم و صورتم از اشک و گلوم از بغض اشباح شده حتی از یادآوری عظمت شهدا تمام بدنم شروع به لرزیدن میکنه.شاید از بیرون مسخره و کوته فکرانه به نظر برسه که مطلقا برام مهم نیست ولی مگه میشه چشم بست روی کسایی که ره صدساله رو یک شبه رفتن؟
الان چرا ساعت ۳ صبح منو وارد دنیای خودتون کردین یهو؟دنیایی داره دل دادن به دل شهدا.کدومتون منو دعوت کردین امشب؟نگاه های قشنگ تک تکشون داره میاد جلوی چ
برف پارو میکنم، برف مویت را بیا پارو کنم با دستشصت را که بگذرانی، میشوی دلخواه تر، سرمستتابِ تابستان نداری، مردِ مردستان،زمستانیِ نابی تومن زنِ تیرم، کمان آماده، بی آزار بهمن میشوم با توبده دستانِ سردت را، برایت تا سحر ها میکنم،ها هاجواب حرفهایت تا سحر با این بهانه میشود : ها ها زمستان جان اذان شد، وقتِ قامت بستن ات با روزدو رکعت شعرِ ثالث را به جا آور، بخوان با سوز.                         فهیمه مستفشار
 
در ساعت ۲۲:۳۹ دقیقه شامگاه سه‌شنبه ۱۹ فروردین، "ماه" به کمترین فاصله خود با زمین رسید و در این زمان ۳۵۶۹۰۷ کیلومتر با زمین فاصله داشت. همچنین در ساعت ۷:۰۵ دقیقه بامداد چهارشنبه ۲۰ فروردین، "ماه" در گام کامل (بدر) قرار می‌گیرد.
بر این اساس به علت قرار گرفتن "ماه کامل" در "کمترین فاصله از زمین"، از سه‌شنبه شب تا بامداد چهارشنبه با پدیده‌ی "اَبَر ماه" (Super Moon) مواجه هستیم. این ماه کامل که به "ماه صورتی" نیز شهرت دارد، نخستین و بزرگ‌ترین #ابر_ماه سال
باز عزیزیم ، من و تو وَ او
جمع همه ، تشنه وَ آب و سبو
آمده وقتِ هنرِ انتخاب
دست شود از همه ی خلق  رو
رایِ خلایق شده از نو عزیز
باز به چشمانِ همه هست سو
آمده اند تا بروند عدّه ای
باز عبور از گذرِ گفتگو
فصلِ جدیدی شده آغاز باز
گفته به شوخی سخنی بذله گو
رای بگیرندو ، خداحافظی
کرده دعاگوئی ما ، مو بمو .کوتوال خنداناحمد یزدانیkootevallekhandan.blogspot.com
 
امروز دوشنبس ساعت 12:50 بامداداحساسی از درون قلبم فریاد میزنه و برای اولین بار میگه من از این وطن متنفرم. از مردم ریاکاراش متنفرم، از مردم نادونش بیذارم، من از خودم گه فکر میکنم چیزی بلدم بدم میاد. من هیچی بلد نیستم.
برای اولین بار دارم از خودم میپرسم چرا تو ایران به دنیا اومدم. چرا ما نباید آرامش داشته باشیم. چرا نباید امنیت داشته باشیم. نا امیدم از خودم اون تو بامداد چهارم عید.
تا حالا در این حد ناامید نبودم.ولی ساکت نمیشینم یه جا کنج خونه، یا ن
"رفتن"
چه فعل دردناکی !!!اما من  میخوام چشمانم را ببندم و طوری دیگر نگاه کنم 
دوباره نگاه کنم و رفتن ...چه با ارزش میشود وقتی بروی از خاطره ایی، نگاهی، از آدمی 
از آدمی که تو را نمیخوادیه جایی از زندگی رفتن قشنگ میشه، اونجایی که یه نفر میخواد که دیگه نخوادتاون وقت رفتنت غوغا میکنه رفتن وقتی به دل میشینه که انتظاراتتو از آدما کم کنی و بری
جایی نباشی که اولویت نیستی و تنها یه گزینه ایی
گاهی باید برای رفتن جون داد. اون وقته که به بودنت احترام گذاش
همه افراد خواب رفتگی دست و پا را تجربه کرده اند.خواب رفتن دست ها و پاها ممکن است یک یا دو دقیقه طول بکشد.این احساس ناخوشایند اگر زیاد تکرار شود ممکن است نشان دهنده ی یک بیماری باشد و باید پیگیری نمایید.از علت خواب رفتن دست ها می تواند گردش خون ضعیف، دیابت و …باشد.در این مطلب در نیک صالحی مهمترین علل خواب رفتن دست و پاها و پیشگیری از آن را برایتان گرداوری کرده ایم.
علت خواب رفتن دست ها
ادامه مطلب
☄ پخش زنده بارش شهابی جوزایی
#بارش_شهابی_جوزایی مهم‌ترین بارش شهابی است که هر ساله از شامگاه ۲۲ تا سحرگاه ۲۳ آذر به اوج فعالیت خود می‌رسد. با توجه به اینکه امسال در این زمان ماه کامل در آسمان حضور دارد، بسیاری از شهاب‌ها دیده نخواهند شد. علاوه بر این، بررسی تصاویر ماهواره‌ای گویای این مطلب است که آسمان اغلب مناطق کشور ابری است و شانس چندانی برای دیدن شهاب‌های زیبای جوزایی از ایران وجود ندارد!
اما‌ با مراجعه به وب‌سایت زیر از ساعت ۷:۳۰ با
کوچکتر که بودم، خیال می‌کردم شبیه به داستا‌ن‌های توی کتاب‌ها و فیلم‌ها، یک روز پاره‌ای از اتفاقات ورق را برمی‌گرداند، قلب آدم‌ها را از نو به تپش می‌اندازد و زندگی Happily ever after خواهد شد. بعدتر، به وقتِ بزرگسالیِ خاکستری، که جادوی خیال دیگر تابِ ضربه‌های مهلک واقعیت را نداشت، پذیرش، سلاحی شد از جنس خودِ واقعیت و علیه آن. پذیرشِ ناتوانیِ آدمی در زدودنِ یک‌به‌یک غم‌ها. یک‌به‌یک سیاهی‌ها. پذیرش آنکه برخی غم‌ها، حل‌ شدنی نیستند؛ حمل شد
کوچکتر که بودم، خیال می‌کردم شبیه به داستا‌ن‌های توی کتاب‌ها و فیلم‌ها، یک روز پاره‌ای از اتفاقات ورق را برمی‌گرداند، قلب آدم‌ها را از نو به تپش می‌اندازد و زندگی Happily ever after خواهد شد. بعدتر، به وقتِ بزرگسالیِ خاکستری، که جادوی خیال دیگر تابِ ضربه‌های مهلک واقعیت را نداشت، پذیرش، سلاحی شد از جنس خودِ واقعیت و علیه آن. پذیرشِ ناتوانیِ آدمی در زدودنِ یک‌به‌یکِ غم‌ها. یک‌به‌یک سیاهی‌ها. پذیرش آنکه برخی غم‌ها، حل‌ شدنی نیستند؛ حمل ش
موضوع این نیست که اگه تو دیگه نباشی، من نمی‌تونم زندگی کنم. موضوع اینه که ... دقیقا برعکس... تو هم با رفتنت ثابت می‌کنی «میشه بری و من هنوز زنده بمونم» و من خسته‌ام از این رفتن‌ها... رفتن‌هایی که هر کدوم‌شون یک بار این واقعیت تلخ رو محکم می‌کوبن تو صورتم.
بسم‌الله...
سلام!
+

زائرِ رند حاجت‌ش این است:
مرده آید، شهید برگردد...
-آقای احمد بابایی-
پ.ن:عکس را به وقتِ چهلمین روز از آخرین زیارت بچه‌های هیئت گرفتم در نمازخانه‌ی فرزانگان یک. الحمدلله بابت این که خدا به‌مان لطف می‌کند و اجازه می‌دهد که هر از گاهی از این مراسم‌ها راه بیندازیم توی مدرسه. لا موثر فی الوجود الا خودِ تو خداوند. تاثیر بده به کارِ ما :)
هر کسی در عمیق‌ترین جای ذهنش پستویی دارد که در مواقع بحرانی به آن‌جا پناه می‌برد. آن‌جا می‌تواند بدترین احوال و سهمگین‌ترین و کمرشکن‌ترین حوادث را پشت سر بگذارد. مثل پناهگاه‌های دوران جنگ. بعد از بمباران بیرون می‌آیی. شهر سوخته، خانه‌ات خراب شده، امّا خودت زنده‌ای. دود از زنده و مُرده‌ی شهر برمی‌خیزد امّا تو فرصت داری دوباره بسازی‌اش. چرا بعضی‌ها وقتِ بمباران یادشان می‌رود بروند پناهگاه ؟!!!!!
نیمه شب در پاکت می نویسم:
زندگی جاریست و این روزها و شب ها در حال گذر است ...
روزهایی پر از سختی و شب هایی پر از افکار خاکستری و یواشکی ...
پر از سکوت هایی که در آن غریزه به وضوح شیون می کند، چنگ می زند
و خواهان یک آغوش همیشگی ست ...
بارها و سینوس وار به تصمیماتی می رسم،
که هیچ تناسبی میان اصل و اساس شان نیست که نیست ...
ساعت 13:13 برنامه ریزی و دویدن ...
و ساعت 02:25 بامداد هم، ... فقط ناامیدی و هیچ ...
به قول بیدل (باکمی دستکاری): از فرط ناامیدی بسیار گریه کردیم،
 
فرزند شما در اوایل ۶ ماهگی با علائمی نشان می دهد که آماده راه رفتن است. آیا کودک شما به زودی راه می رود؟
فرزند شما در اوایل ۶ ماهگی با علائمی نشان می دهد که آماده راه رفتن است. آیا کودک شما به زودی راه می رود؟ در ادامه نشانه هایی که باید به آن ها توجه کنید آمده است. در ادامه پیرامون این موضوعات مطالعه خواهید کرد: علائم راه رفتن کودک در ۶ الی ۹ ماهگی، علائم راه رفتن کودک در ۹ الی ۱۲ ماهگی، علائم راه رفتن کودک در ۱۲ الی ۱۸ ماهگی.
ادامه مطلب
«کسی که مؤمنی را به گناهی سرزنش کند، نمیرد تا آن گناه را انجام دهد»
واقعا وقتی این حدیث رو خوندم ترسیدم. لرزیدم. فکرم درگیرش شده نگرانِ خودم شدم.
نمیدونم این حسِ وحشتی که الان من دارم کسی داره یا نه....

“«مَنْ عَیرَ مُؤْمِناً بِذَنْبٍ لَمْ یمُتْ حَتَّی یرْکبَهُ».” 
{وسائل الشیعه، ج 8، ص 596}

من اگر باده خورم ور نه، چه کارم با کس ؟ 
حافظِ رازِ خود و عارفِ وقتِ خویشم
  اسامی تیم ملی والیبال آمریکا برای حضور در فینال لیگ ملت‌های 2019 اعلام شد.


 
  بخش تور و توپ مجله خبری ورزشی اسپورت‌استار
 
به گزارش خبرگزاری فارس، تیم ملی والیبال آمریکا که به دلیل میزبانی مرحله نهایی صعودش به فینال از ابتدا قطعی بود در مراحل ابتدایی از ترکیب‌های مختلفی برای رویارویی با حریفان استفاده کرد، اما حالا که تیم‌ها به فینال رسیده‌اند یانکی‌ها از تمام ستاره‌های خود دعوت کرده‌اند.
 
در ترکیب آمریکایی‌ها برای بازی‌های فینا
سلام
الان بامداد چهارم خردادماه 1398 مصادف با اولین شب قدره ماه رمضونه. حال و حوصله مسجد و دعا و بیرون رفتن رو نداشتم. دیدم چی بهتر از اینکه وبلاگ هبوط مورد علاقم  رو بسازم.
میخوام اینجا بنویسیم از حرفایی که نمیتونم حتی با نزدیکترین آدمهای زندگیم به زبون بیارم.تنها  راهی که دیدم اینه که خونه تنهاییمو به تنهایی بسازم تا بتونم راهمو پیدا کنم، بازم به تنهایی...
اینکه این همه رو تنهایی تاکید میکنم دلیل داره که بعدا به مرور دلایلشو مینویسم...
این صفح
رفتن تو:
رفتن تو 
اتفاق بزرگی است 
فاجعه ای بی پایان
مثل خشکسالی های ایران
مثل سوء تغذیه کودکان آفریقا
وقتی تو رفتی خانه ی ما چهار دیواری ای شد 
بی در و پنجره،
تو که رفتی  
همه چیز دنیا عجیب شد 
مثل آوار زده ایی
که جنازه اش را از زیر خاک بیرون میکشند 
که به خاک بسپارند 

سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
  سرپرست تیم ملی والیبال درباره سفر تیم ملی والیبال ایران به کشور آمریکا توضیحاتی را ارائه کرد.


 
  بخش تور و توپ مجله خبری ورزشی اسپورت‌استار
 
به گزارش خبرگزاری فارس، با اعلام امیر خوش‌خبر سرپرست تیم ملی والیبال ایران، تیم ملی بامداد شنبه راهی کشور آمریکا خواهد شد.
 
او در این باره گفت: تیم ملی با توجه به محدودیت‌های پروازی و فصل تابستان، در سه گروه اعزام خواهد شد. زمان رسیدن به کشور آمریکا، تقریبا یکسان است و کل تیم هم‌زمان از فرودگاه
سرباز که بودم هر روز می‌گفتم سربازی تموم بشه فلان می‌کنم چلان می‌کنم. سربازی تموم شد نه فلان کردم نه چلان. هربار که مشغول کار یا درس و امتحان بودم می‌گفتم تموم بشن چیکار می‌کنم چیکار نمی‌کنم. تموم که می‌شدن هیچ کاری نمی‌کردم. برعکس؛ وقتی سرباز بودم بهترین سفرهای زندگیمُ رفتم. وقتی مشغول امتحان و مقاله و پروژه بودم ازدواج کردم! حالا یا سربازی‌ای که رفتم سربازی نبوده یا دانشگاهی که رفتم دانشگاه. ولی این یه قانون نانوشته‌ست که وقتِ زیاد ت
زلزله ، مست غروری تو و بی درمانیخوره ی روح و روانی ،گُسل تهرانیغدّه ای دائمی هستی وَ حکایت داریزخمِ بدخیم و تکاننده ی جرّاحانیمایه ی رنجش و رنجاندن پیرامونیوقتِ آرامش خودهم سبب طوفانیمثل چنگیزی و ویرانی عالم کارتاوج رسوائی و بدنام و بلای جانیبسته ای دست نرون هم نفس ضحّاکیگریه ی عاقل و خندیدن نادانانیبارِ کج هستی و هرگز نرسی تا مقصدجاده ای صعبی و مثل شب گورستانیآتشی در خودِ خویشت که بسوزی دائملرزشت کرده هویدا که چه بی بنیانی.
زلزله ، مست غروری تو و بی درمانی
خوره ی روح و روانی ،گُسل تهرانی
غدّه ای دائمی هستی وَ حکایت داری
زخمِ بدخیم و تکاننده ی جرّاحانی
مایه ی رنجش و رنجاندن پیرامونی
وقتِ آرامش خودهم سبب طوفانی
مثل چنگیزی و ویرانی عالم کارت
اوج رسوائی و بدنام و بلای جانی
بسته ای دست نرون هم نفس ضحّاکی
گریه ی عاقل و خندیدن نادانانی
بارِ کج هستی و هرگز نرسی تا مقصد
جاده ای صعبی و مثل شب گورستانی
آتشی در خودِ خویشت که بسوزی دائم
لرزشت کرده هویدا که چه بی بنیانی.
#احمد_
شبا* که میخوام بخوابم انگار از یه جنگِ طولانیِ از ابتدا محکوم به شکست برگشتم؛
مغبون!
خسته! 
بی سنگر!
زندگی قراره همینجوری روز به روز سختتر شه یا چی؟!
*شب به فاصله‌ی ساعات سه بامداد تا شش صبح اطلاق میشود :|
عنوان:
گفتنی نیست ولی بی تو کماکان در من
نفسی هست دلی هست ولی جانی نیست
محمد عزیزی
فلسفه شب یلدا
به دلیل دقت گاه شماری ایرانی و انطباق کامل آن با تقویم طبیعی، همواره و
در همه سال‌ها، انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سی‌ام آذرماه و بامداد یکم
دی‌ماه است. هر چند امروزه برخی به اشتباه بر این گمانند که مراسم شب چله
برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار می‌شود؛ اما می‌دانیم که در
باورهای کهن ایرانی هیچ روز و شبی، نحس و بد یوم شناخته نمی‌شده است. جشن
شب چله، همچون بسیاری از آیین‌های ایرانی، ریشه در رویدادی کیهانی دارد.
آغا
۵ عضو یک خانواده در حمله جنگنده‌های سعودی به مسجدی در منطقه «السواد» واقع در استان «عمران» یمن کشته شدند.
به گزارش شریعت نیوز  به نقل از  ایکنا؛ به نقل از پایگاه خبری المسیره نیوز، اعضای این خانواده که برای فرار از بمباران به این مسجد پناه آورده بودند، بر اثر حملات جنگنده‌های متجاوز سعودی کشته شدند. این در حالی است که ۲ کودک از این خانواده نیز هنوز مفقود هستند. این افراد بر اثر ۳ حمله هوایی به منطقه «السواد» در استان عمران یمن کشته شده‌
چقدر خوب بهانه جور میکنی تا ردم کنی
خوب تر از آن که فکرش رابکنم!!!
ما چه میخواستیم و شما چه؟!
چقدر تفاوت!!!
چقدر دل های الکی خوش!!!!
خیلی وقت است که فقط انتظار میکشم
تا من هم به هر بهانه ای 
فایل های روضه ی حاج مهدی راتکرار کنم
همان ها که هربار جدیدتر میشوند
دل مرده ها را عیسا مسیح ها واجب!
چقدر دلم شبیهِ روزهایی شده
که تنها آرزویش کربلای شما بود
حتی در خواب!
هرچه می خواهی بامن کن
تنها همین اشک را نگاه دار برایم
من بی گریه بر شما دق می کنم حسین جان...
ساعت هیفده دقیقه بامداداز آدمی که دو ساله ندیدمش و قبلنم همکلاسی عادیم بوده
توی تلگرام پیام تبریک گرفتم
در حالی که اصلا تولدم نیست
و اصلا آیدی یا شمارمو از کجا آورده
و اصلا از کجا این وقت شب یادش افتاده که به من تبریک بگه؟
قضیه از ریشه و اساس مشکوکه-__-
پ.ن:تازه برام آرزو کرده یه عالمه ساله ام بشم:///!!!
خورشید گرفتگیِ پیش رو که در بامداد ۵ دی‌ماه ۹۸ از ایران قابل رویت است، بهانه‌ای است تا به تحلیل این رویداد طبیعی دیدنی بپردازیم. خورشید گرفتگی زمانی رخ می‌دهد که خورشید، ماه و زمین به ترتیب در یک راستا قرار بگیرند و سایه‌ی ماه روی زمین بیفتد. 
ادامه مطلب
در کار رفتن نبودم. رفتن کار من نبود.. با نوایی که زمزمه گوشم شده بود و دلی که در کار فرمان من نبود. راهی شدم، نه بدان سان که باد می‌شود و در شورش رفتن‌اش شاخه‌ها به رقص در می آیند.. نه چنان که آب بر سنگ‌ها روان می‌شود و شتاب می‌کند بر زمین.. راهی شدم به مقصد نا معلوم با دلی در کار خود.. ترس ماندن و شتاب پاها در هم شدند. در رفتن من پروانه بال بر صورت شمع نکوبید.رفتن من نوید رنج خورشید مقابل نبود. زمان همان همیشگی همیشگی بود و زمین تنها به چرخ بی قرار
من فکر میکنم خداوند قبل از خلقت زن‌ها
دست‌هایش را با بهار نارنج شُسته
بعد تمام گل‌های بهشت را بوییده؛
نشسته خوش آب‌و‌هوا ترین نقطه‌ی آسمان
و در حالی که دم‌نوش مهتاب‌ و انجیر می‌نوشیده
و به الزام وجود عشق
و وجود یک نگهبان تمام وقت برای آن
و به سفیر زیبایی تمام بهشت در زمین
و نیاز تمام غنچه‌های روییده و نروییده
و آدم‌ها‌ی به دنیا آمده و نیامده
به معجزه‌ای به‌ نام مادر،خواهر، دختر؛ فکر می کرده
طرح وجود "زن" به دلش افتاده!
بعد در حالی که د
به قلم دامنه: به نام خدا. در یکی از یادداشت‌های مطالعاتی‌ سال گذشته‌ام از کتاب «روح آیین پروتستان» نوشته‌ی رابرت مک آفی براون، ترجمه‌ی فریبرز مجیدی این مطلب را  نوشته بودم که در بسیاری از بخش‌های جهان، موضوع بحث داغِ اخلاقی در آینده‌ی نزدیک، نه استفاده‌ی خلّاق از کار بلکه استفاده بهینه از «وقتِ فراغت» خواهد بود. منظور نویسنده‌ی کتاب این است با «ماشینی‌شدنِ کارها» و «انفجار جمعیت» چندین نسل از مسیحیانی بوده‌اند که اسیر این اعتقاد گ
بسم الله النور
خواستم اولین پست رو تو یه زمان خاص آپلود کنم و نزدیکترین زمان خاص بامداد فردا بود ولی یادم اومد که قول دادم از بند این منتظر موندن ها و به شکل واضح تر بهانه ها دست بکشم
پس با چشم پوشی از فقره ی شروع در زمان خاص توکل میکنم و می سپرمش به حضرت پروردگار... 
چند ساعت التزام بیشتر برای شبیه شدن به مقصود شما هم غنیمته حتما
به رهبری شما می ریم که داشته باشیم آقای ولی نعمت
توکلت علی الله 
               همین که نامِ بلندت به هر زبان افتاد 
                                            چه شور و وِلوِله ای در دل جهان افتاد
 
                برایِ ذکرِ مصیبت دلم گرفت آتش
                                            و سیلِ گریه و ماتم به عمقِ جان افتاد 
 
               به وقتِ غارت و حمله چه بر سرت آمد؟ 
                                           که شمر خسته شد و خولی از توان افتاد! 
 
               به روی نیزه و در جمع این حرامی ها
                                       
بسم الله الرحمن الرحیم
دور زندگی می کنیم، از همه ی خانواده
دیشب وقتی پدربزرگ و مامان جون و خاله هات داشتن با دخترک خداحافظی می کردن.
می گفت منم میخوام بیام گچساران
بهش می گفتن مامان نمیاد ها!
می گفت چرا میاد
شب که توی گهواره تکونش می ئادم باهام اتمام حجت می کرد که من فردا می خوام با پدر بزرگ و مامان جون و مامان ع برم گچساران
صبح بعد از نماز صبح راه افتادن همه و رفتن
دخترک توی گهواره خواااب...
چقدر ئل مامان جون و پدربزرگ نرفته براش تنگ شده بود
چقد
بسم الله الرحمن الرحیم
دور زندگی می کنیم، از همه ی خانواده
دیشب وقتی پدربزرگ و مامان جون و خاله هات داشتن با دخترک خداحافظی می کردن.
می گفت منم میخوام بیام گچساران
بهش می گفتن مامان نمیاد ها!
می گفت چرا میاد
شب که توی گهواره تکونش می ئادم باهام اتمام حجت می کرد که من فردا می خوام با پدر بزرگ و مامان جون و مامان ع برم گچساران
صبح بعد از نماز صبح راه افتادن همه و رفتن
دخترک توی گهواره خواااب...
چقدر ئل مامان جون و پدربزرگ نرفته براش تنگ شده بود
چقد
امروز واسه امریه رفتیم و ظرفیتشون تکمیل بود، به چند جای دیگه ارجاع دادن الان. و واسه همین کافه نرفتم.
دیشب هم خوابم نبرد و اون 3 ساعت از کف رفت.
صفحه ی 400 طبل حلبی ام و کماکان راضی نیستم ازش. 400 صفحه ی دیگه هم مونده.
واسه فردا برنامه ای ندارم، حتی در این حد که: "مسواک بزنم، کتابو ادامه بدم" ...
الانم میخوام با یه ملاتونین برم به استقبال خواب.
بامداد نوزده تیر، یازده روز مانده به مرداد.
چندروز پیش بود که گفت پاندای کونگ فوکارو باید ببینی و وقتی دید من مسخره میکنم گفت جون من ببینش.امشب گفت دیدیش؟گفتم نه.به شوخی گفت خوبه قسم جونمو دادم
این حرفا با اینکه جنبه شوخی داشتن ولی توی ذهن پرمشغله من گم شده بودن.
و امشب من تا ساعت ۲ بامداد بیدار موندم و درحالی این نوشته هارو مینوسم که صبح خیلی زود باید برم بیمارستان و چشمام به زور بازن.
ولی ارزششو داشت...
ارزش اینکه قسم جون تو هدر نره...
 
یه سری کارها هستند که نیاز به بیرون رفتن ضروری از منزل دارند.
اگه تو این روزا خواستید برید بیرون یه سری نکات هستند که باید رعایت کنید.
یه ویدئو واستون آماده کردیم که میتونه بهتون کمک کنه که کمتر به ویروس آلوده شین.
 
نکات ضروری بیرون رفتن از منزل
سلام
دوست دارم از آنجایی که به ایرانگردی علاقه زیادی دارم اولین پستم رو از خاطرات سفر به چابهار شروع کنم
مقدمه :
اواخر سال 86 و اوایل سال 87 در حالی که یه جوان 21 ساله بودم و چندماهی از شروع به کارم در شرکت خصوصی نگذشته بود که ماموریت کاری خوردم به چابهار و 6 ماه آشنایی کامل با بلوچستان ...
پائیز 97 : اواسط پائیز پیشنهاد سفر به چابهار رو با خانمم(نجاح) و پسرم(آرین)در میان گذاشتم و گفتم میخوام بعد از 11 سال دوباره برگردم چابهار و خاطرات قبلم رو زنده کنم
خیلی دوس دارم یه شروع تازه داشته باشم
به معنی واقعی کلمه...دوس دارم...
ولی
 
خیلی وقته تموم کردم
اون رضای قبل نیستم واقعا، انرژی گذشته رو از من صلب کرده روزگار
رمق هیچی رو ندارم و شاید بهتره بگم، نداریم.
 
خدارو چه دیدی شاید شروع کردم
شاید...
ساعت چهار بامداد به وقت بی وقتی
ذات رفتن دلهره آوره است؛ مضاف برآن مقصدت هم معلوم نباشد. صبح برمیخیزی بی هیچ برنامه ای، شب خودت را درحال میابی که مشغول کوله بستن هستی، برای رفتن، برای جاری شدن. سر به سنگ زدن هایم بیشتر شده است، مقصدهایم نامعلوم تر. فردا را نمیدانم چشم هایم چه منظره ای میبیند شاید یک دشت شاید یک مه شاید هم یک دره. هر روز در رفتن زندگی کردن اما کار من نیست من نمیتوانم هر روز جاری شوم. برای جاری شدن باید بین مبدا و مقصد اختلاف پتانسیل برقرار باشد پس سکون هم جزئی
خوابم نمی بره 
اینکه عصر سه ساعت خوابیدم بی تاثیر نیست 
اما کانون فیلم دانشگاه دوباره برگشته اونم با جوکر . 
زندگی من می تونه همینجا تموم شه 
ناراحتم که این ساعت های شبانه روز ، توی این سکوت های بی نظیر بامداد که میشه فکر کرد ، میشه موزیک گوش داد ، میشه کتاب خوند ، میشه حتی درس خوند ، میشه با خدای خودت گفتگو کنی ... توی این ساعت ها ، که خوابم .
بگو
بگو به باد که ما با آفتاب زاده شدیم و با آفتاب طلوع خواهیم کرد 
 
 رفتن 
چه فعل دردناکی !!!اما من  میخوام چشمانم را ببندم و طوری دیگر نگاه کنم 
دوباره نگاه کنم و رفتن ...چه با ارزش میشود وقتی بروی از خاطره ایی . نگاهی . از ادمی 
از ادمی که تو را نمیخوادیه جایی از زندگی . رفتن قشنگ میشه . اونجایی که یه نفر میخواد که دیگه نخوادتاون وقت رفتنت غوغا میکنه رفتن وقتی به دل میشینه که انتظاراتتو از ادما کم کنی و بری
جایی نباشی که اولویت نیستی و تنها یه گزینه ایی
گاهی باید برای رفتن جون داد . اون وقته که به بودنت احترام گذ
ایا سربازی رفتن خوب است یا بد؟؟ایا سربازی رفتن سخت است یانه؟
دوست عزیز بهترین مثال برای این سوال این است که بگوییم ایا امپول زدن خوب است یا نه و یا ایا حامله شدن خوب است یا نه؟؟؟
واقعیت. سربازی رفتن از جهت ایجاد امنیت و صلح برای کشور بسیار امری مهم است .
و در ان شما باید 2 سال به جسم و روح خود سختی دهید و ممکن است در این دو سال کار نکنید و این دو سال را کاملا از دست دهید .
خدمت سربازی سخت و طاقت فرسا است و حتی ممکن است تا تمام شدنش صد بار جونتان به لب
بازی سینه خیز رفتن به طرف اسباب بازی
آنچه تحقیقات درباره بازی سینه خیز رفتن به طرف اسباب بازی می گوید:
مواد معدنی موجود در بدن، مواد خام ضروری برای ایجاد اتصالات مغزی هستند. یکی از دلایل اینکه بعضی از کودکان زودتر از دیگران سینه خیز و راه رفتن را می آموزند، این است که مواد معدنی مورد نیاز دوران رشد خود را زودتر می سازند....برای مشاهده ادامه مطلب بر روی لینک زیر کلیک نمایید...
بازی سینه خیز رفتن به طرف اسباب بازی
بازی رفتن به پارک با کودک
آنچه تحقیقات درباره بازی رفتن به پارک با کودک می گوید:
برای کمک به رشد مغزی یک کودک، باید او را در محیط های محرک و غنی از نظر عاطفی و فکری غرق کنید.
این بازی مهارت های زبانی کودک را تکامل می دهد...برای مشاهده ادامه مطلب بر روی لینک زیر کلیک نمایید..
بازی رفتن به پارک با کودک
مدتها بود هرگاه دنبال رمان می‌گشتم به اسم «بامداد خمار» برمی‌خوردم اما وقتی برچسب «رمان عامه‌پسند» را می‌دیدم از خواندن آن پشیمان می‌شدم، تا اینکه بالاخره شرایط بگونه‌ای شد که آن را خواندم.
مبنای داستان این است که در ازدواج دو طرف باید هم‌کفو باشند. این یکی از مهمترین معیارهای ازدواج است که هم بسیاری از روان‌شناس‌ها و مشاوران بر آن تاکید دارند و هم در روایات دینی توصیه شده است. کاری که بامداد خمار انجام می‌دهد اینست که این توصیه ساد
×چن وقتِ با داداش کل کل نکرده بودم ، دیشب کلی کل کل کردیم 
اونقد خوش گذشت :))))
زنداداشم اولین بار بود ما رو  اینجوری  میدید 
علامت تعجب و خنده بود (خودتون تصور کنید )
××ترشی که درست کردم خیلی خوشمزه شده (پیشنهادم اینه از سبزی معطر استفاده کنید.خوش عطر و طعم میشه )
×××اونقد رفتم سوپری محل رمز کارتمون رو حفظه :|
××××امروز ظهر رفتم مسجد،  فاطمه کوچولو تحویلم نگرفت
هر بار میپرید بغلم امروز حتی یه نگاه هم نکرد 
شب با چند تا شکلات آشتی می کنیم :)) 
(  بی
شب دوم
ساعت سه بامداد...درد و درد و پیچیدن به خود...
بیدار شدم و تنها مسکنی که باقی مونده بود رو خوردم و بلافاصله لای پتو پیچیدم...درد امانم رو بریده بود و به سوزش مری توجهی نمیکردم...حالت تهوع داشتم و دلم میخواست دست کنم ته حلقم و تمام دنیا رو بالا بیارم ولی باید قرص رو داخل معده ام نگه میداشتم که اثر کنه...التماس میکردم...وسط التماس هام از خدا انگار خوابم برد...
حالا ساعت 6:30صبحه و من انگار کمبود خواب دارم...خودم رو به هر بدبختی که شده میکشم از تخت پای
وقوع مجدد زمین‌لرزه در فیروزآباد لرستان
در ساعت ۰۲:۴۸ بامداد امروز ۲۱ اردیبهشت، زلزله‌ای به بزرگی ۳.۲ ریشتر در عمق ۱۰ کیلومتری زمین در ۱۴ کیلومتری فیروزآباد و ۲۴ کیلومتری الشتر به وقوع پیوست.
به پلدخترنیوز بپیوندید
مشاهده مطلب در کانال
غرقِ در دود و سکوت و حالی بد از بارانی سهمگین!
درب اتاق قفل است ، پنجره‌ای نیست و فانوسی که نفت‌ش به اتمام رسید.
دمر روی زمین ...
زمزمه‌های زیر لب خبر از مردی شکسته دارد ...
اکنون چه ساعتی از روز است؟
اصلا روز است یا شب؟
این لباس را کی به تن کردم؟
چشمانم گرم خواب است ، آرام آرام میگذارم پلک‌هایم خودشان به هم برسند!
و با دهانی پرخون ، به آخرین اصوات تنفسم اجازه‌ی خاموشی میدهم ...
ساعت مرگ : ۰۳:۲۵ بامداد
- بیمار اتاق شماره ۴۲۷
 
«ملک سلمان»، پادشاه عربستان سعودی در فرمانی وزیر اقتصاد این کشور را از سمتش برکنار کرد. 
طبق گزارش العربیه در بامداد جمعه، ملک سلمان «محمد بن مزید التویجری» را از سمت وزارت اقتصاد و برنامه‌ریزی برکنار کرده است. 
ملک سلمان در این حکم از «محمد الجدعان»، وزیر دارایی عربستان سعودی خواسته وظایف وزیر اقتصاد را انجام دهد.  
دلیل این برکناری هنوز مشخص نشده است. 
بسم الله الرحمن الرحیم
دوتا مانتو کج و معوج بدوزم باورشون نشه خودم دوختم بعد بیان بگن برا ماهم بدوز
کیف های چرمم رو ببین همه بیان سفارش بدن براماهم بدوز
ساعت ۱۲ بامداد تشریف بیارن براشون آمپول بزنم
سه روز ازم وقت بگیرن با پسرشون ریاضی کار کنم
اینا استفاده ابزاری نیست چیه؟؟؟:)))
                       
قسمت اول
این اولین نامه ایه که دارم برات مینویسم. دلم میخواد بعدا که میخونی بفهمی که من همیشه به یادت بودم هرچند که الان ندارمت.
دلبر عزیزم نمیدونی که چقدر سخته روزهایی رو بدون تو سپری کردن دقیقه ها و ثانیه هایی که دوست داشتم تو کنارم بودی تا با تو سپری می کردم. لحظه های شادی و غمی که دوست داشتم وجود یه نفرو پیش خودم حس کنم ولی تو نبودی. 
امیدوارم هرچه زودتر از راه برسی و به این انتظار پایان بدی. :)
دوستدارت خانوم میم . ۲۷ تیرماه ۱۳۹۸ ساعت ۱:۳۷ با
وَ پایان جِدال من با خود .. به وقت ۳:۴۵ بامداد
اگر دوباره به سرم زد این افکار یادم بیاد که راه زیاده اما رسیدن ادامه ی همینه ، ممکنه اون راه زیبا باشه که هست ، بی نظیر هم هست اما فرق چندانی نداره .. این راه عقلانی تره خُب .. اینجوری شش ساله .. اما دقیق و دست پر ، اونجوری یه عالمه سختی و هزینه و نرسیدن .. شاید هم رسیدن اما من به سریع تر شدن فکر میکنم که این راه درست تره .. می‌دونی دیگه بهت گفتم همون که درست ترینه باشه برام که هَست که میشه ..
همون جمله ی جان
اهمیت ، مراقبه و دستورالعملی مهم برای شب نیمه شعبان:
آیت الله میرزا جواد آقا ملکی(ره) :یکی از شب های قدر و شب تقسیم روزی ها و مرگهاست.آن را منزلتی بزرگ و برکاتی فراوان و انواری تابان است.
در این شب از لذت و راحت دنیا نظر برگیرد ونفس خود را مهیاکند  و شب وداع خود از دنیا بداند ، گویا در بامداد آن شب قیامت خواهد بود.
آیت الله کشمیری (ره) : در این شب سه بار سوره "یس" خوانده شود یکی به نیت سلامتی، دیگری به نیت رزق و سومی برای طول عمر.
" منبع: المراقبات ، رو
در این فضا امکانات تخت خواب، پتو و ملحفه تمیز، حمام، سرویس بهداشتی و صبحانه تدارک دیده شده و تا ۱۰ صبح پذیرای زائران است.
مدیر انتظامات و تشریفات آستان قدس رضوی اضافه کرد: هر شب ۳ دستگاه مینی بوس در ورودی باب الرضا(ع) حرم مطهر از ساعت ۸ شب الی ۱ بامداد کار انتقال زائران به ترمینال مسافربری را بر عهده دارند.
رنجبر خاطرنشان کرد: همکاران ما در اداره انتظامات حریم مطهر در دفاتر هماهنگی و ورودی های صحن های حرم امام رضا(ع) مستقر هستند و این مهم را با
بسم الله الرحمن الرحیم
هر که این سوره را بخواند حق تعالی او را ده حسنه دهد به عدد هر فرشته ای که او را تسبیح نماید در آسمان ومین و تلافی کند هر عملی که درآن روز و شب نکرده ( یعنی ثوابش را به او دهد) هرکه این سوره را بنویسد و در شیشه سر تنگی نهد و در خانه قومی به قصد بد گذارد هر که در آن خانه باشد بیمار شود . هرکه در بامداد وشامگاه آیه فسبحان الله حین تمسون و حین تصبحون و... را بخواند جبران هر عبادتی باشد که در شب یا روز از او فوت شده است واگر در آخر هر
سهمیه بنزین اسفند‌ماه واریز شد/ آغاز پایش کارکرد وانت‌بارها از امروز ساعت صفر بامداد امروز، سهمیه بنزین اسفندماه در کارت‌های سوخت شخصی مالکان خودرو و موتورسیکلت‌ها شارژ شد؛ همچنین پایش کارکرد وانت‌بارها برای تخصیص سهمیه اضافی بنزین آغاز شد
سکانس اول چهارشنبه شب ساعت یک بامداد.
خوابم نمیومد و مشغول اینترنت گردی بودم.
داشتم وبلاگ فرشته رو میخوندم یه جاش نوشته بود حالش بد بوده و میترسیده غش کنه .
( امیدوارم حالش بهتر شده باشه) 
و گفته بود که تجربه غش کردنو تاحالا نداشته .
باخودم گفتم تا حالا دوبار بیهوش شدم ( یکیش اول دبیرستان و یکی دیگشو نمیگم)
و با اطمینانی به شدت کذایی باخودم گفتم فکرنکنم هیچ وقت دوباره بیهوش شدنو تجربه کنم.
ادامه مطلب
سلام 
ساعت ۱:۵۱ دقیقه بامداد شنبه ۱۸ خرداد ۹۸ در مسیر برگشت از سفر ۴ روزه مشهد هستم
بلیط اینترنتی گرفتم یا ماشین مرتضی دارم میام ،
ماشین خیلی شلوغه بخاطر اینکه چند تا مسافر دختر تو ماشین هستن من و محدثه الان جدا از هم نشستیم !
واقعیتش اینکه به آدم بر میخوره اینکه بخاطر مسافرای دیگه مجبور بشی از همسرت دور بشینی اونم توی ماشین پسرخالت !
نمیدونم رفتار درست چی بوده و باید چیکار میکردم اما اصلا حرکت خوشایندی نبود ، اصلا ...
این مطلب و مقاله بسیار مفید و کاربردی  را حتما بخوانید و با دوستان خود به اشتراک بگذارید .http://manuelohan.com/%D9%86%D9%82%D8%B4%D9%87-%D9%87%D9%85%D8%AF%D9%84%DB%8C/یکی از کارهای بسیار خوب در فضای رشد دانش ، معرفی مطالب و منابع خوب می باشد . در این کار پویا و کوشا باشیم. قابلیت نشر دانش یکی از مهم ترین علت های پیشرفت آگاهی و دانایی در یک جامعه می باشد. منتظر معرفی منابع خوبتان در قسمت نظرتان هستم. مدیر وبلاگ
زمین هایی که در نتیجه پایین رفتن سطح آب یا هر نوع جریان آب در کرانه های دریاها و دریاچه ها و جزایر ای در نتیجه پایین رفتن آب یا خشک شدن تالاب ها ظاهر و یاایجاد می شوند، به موجب بند الف ماده یک قانون اراضی مستحدثه ساحلی، اراضی مستحدثه نام گرفته است. این تعریف، زمین هایی را در بر می گیرد که در اثر فعل وانفعالات طبیعی ناشی از پایین رفتن تدریجی سطح آب و اثرامواج و غیره به مرور از دریا جدا می شوند
خب برای من غیرقابل تصور بود قبل قرنطینه که همین مترو به دانشگاه رفتن و یا یک غذا بیرون یا یک پاساژگردی و خرید و یا خونه فامیل رفتن چقد میتونه حالمو خوب کنه و الان با اینکه به صورت مجازی تقریبا همشو دارم ولی واقعا مث قبل نیست 
آیه آیه رعب و ترس، قصه قصه از هوس. ای همیشه منتقم، شرمِ بوسه و نَفَس. حاضرِ گناه من، غایب از عذاب خس. لاف راض و مرضیه، لاف شهدِ چون ارس. اندکی چشانی‌ام؟ یا که زانِ هر عسس؟ گاهِ دل‌شکستگی، دوری از هر آنچه هست؛ در میان گردنی وقتِ لمسِ یارِ مست. دل‌گرفته از توام ای ببسته پا و دست. راه دیگریت هست، جز که پا برید و رست؟ این که دشمنت نبود، این که دل برید و بست، تا همیشه مبتلاست؛ آن ملخ که جست، جست...







متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخ
آن ۸.۵ ساعت اختلاف زمانی که بین تهران و تورنتوست را یادتان هست؟ 
بالاخره کار دستمان داد
صبح بیدار شدم و در عوالم بین خواب و بیداری دیدم جایی نوشته چند نفری در مراسم تشییع جان دادند
باورم نشد
 
بعد آن ۵ساعتی را که ما در حالت آماده باش جنگی به سر بردیم،‌شما خواب بودید و ما خدا خدا میکردیم همه چیز وقتی شما از خواب بیدار شده‌اید به خیر گذشته باشد
به خیر که ختم نشد اما زبانه شرش کوتاه شد و همان موقع ها که ۴۵ دیوانه توییت کرد All is well، شما هم کم‌کم چ
امروز ۲۵ شهریور ۹۸
ساعت یک بامداد
جیییییییییییییییییییغ 
مامان:یا خدا مهسا حالت خوبه
بابا: مهسا مهساااااااا 
یک دفعه در اتاقم با شدت باز شد و با چهره ترسیده و رنگ پریده پدر و مادرم مواجه شدم در حالی که قهقه میزنم بغلشون میکنم 
وای مامان بالاخره شد بابا یادته میگفتی نمیشه بیخیالش شو میگفتی این سماجتت بی فایده هست دیدین از پسش بر اومدم، دیدین تونستم
بالاخره به ارزوم رسیدم همونی که میخواستم شد ، خدا جواب این چند سال تلاشمو داد
نیلوفر جونم ،ال
ما را رسد ، که بی‌تو ندیدیم روی خواب
ما را دلی‌ست گمشده در چین زلف تو
اکنون که حال با تو بگفتیم ، بازیاب...
#اوحدی_مراغه‌ای
#درود✋
#صبحتون_بخیر
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
یعقوب بن شعیب گوید شنیدم حضرت صادق ع میعرمود رسولخدا ص فرمود است همانا در بدن ادمیزاد سیصدو شصت رگ است که یکصدو هشتاد رگ از انها مبجنبد وبکصدووهشتادرگ دیگرش ساکن است پس اگر یکی از رگهای جنبنده ساکن شود  ادمبزاد خوابش نبرد واگر یکی از رگهای ساکن بجنبش در اید خوابش نبرد واگر یکی از رگهای ساکن بجنبش در اید خوابش نبرد و رسولخداص چنان بود که چون بامداد مبکرد سیصدو شصت بار میعرمود والحمد لله ربالعلمبن کثیراعلی کل حال و چون شام میکردمانند انرامی
رئیس جمهور آمریکا در سخنرانی در ایالت میامی گفت که واشنگتن خواستار صلح بوده و به دنبال جنگ نیست.
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از فارس، «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا بامداد شنبه در سخنرانی در ایالت میامی گفت که به دنبال جنگ نیست و ما خواستار صلح هستیم.
رئیس جمهور آمریکا در این سخنرانی مدعی شد که سردار سلیمانی مسئول کشته شدن صدها نفر از جمله آمریکایی‌ها بوده و وی به ارتش آمریکا دستور ترور فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران را صادر کرده بود.
راه رفتن خوب است، همیشه خوب بوده است !همیشه به درد می‌خورد ...وقتی که فقیری و کرایۀ تاکسی گران تمام می‌شود.
وقتی که ثروتمندی و چربی‌های بدنت با راه رفتن آب می‌شود.
اگر بخواهی فکر کنی می‌توانی راه بروی،
اگر بخواهی از فکر خالی بشوی باز هم باید راه بروی ...!برای احساس کردن زندگی در شلوغی خیابان‌ها باید راه بروی
و برای از یاد بردن آزار و بی مهری مردم باز هم باید راه بروی ...!وقتی جوانی. وقتی پیری. وقتی هنوز بچه‌ای هر توقف یعنی یک چیز خوشمزه و و برای
چهار دست و پا رفتن نوزادان
چهار دست و پا رفتن نوزاد، یکی از مراحل رشدی نوزادان است که در برخی از نوزادان اتفاق نمی‌افتد و کودک یکباره راه می‌رود. رعایت مسائل ایمنی در زمان چهار دست و پا رفتن
نوزاد، مانند محافظت از او در زمان سینه خیز رفتن و نشستن بسیار مهم است. در این مقاله نکات مهمی که والدین باید در این مورد بدانند، بیان شده است.
با اینکه نوزاد در چند هفته اول حرکاتی شبیه به خزیدن را از خود نشان می‌دهد با خروج بدن از وضعیت جنینی این حرکات مت
قبلا وقتی کسی می گفت که اعتماد به نفسم را از دست دادم هیچی نمی فهمیدم. اینکه فردی را در جایی که باید استفاده نکنند و از وی توقع بیجا داشته باشند باعث از بین رفتن اعتماد به نفسش می شود. 
اینکه فردی را با قصد و  نیت تحقیر کنند باعث از دست رفتن اعتماد به نفسش می شود. اینکه فردی ببیند نمی تواند با وجود تلاش و کوشش به جایی برسد باعث تخریب اعتماد به نفسش می شود.
اینکه در ایران باشی ولی ایرانی به حساب نیاورندت باعث از بین رفتن اعتماد به نفست می شود
 
وای چقد از عروسی رفتن بدم‌میاد ، وقتی فامیل دور باشه:/
اونم یه تالار مسخره....:/
‌کاش تهران کلی نزدیک ولایتمون‌بود:/
دلم‌تنگ میشه :(
با اینکه قراره دو هفته دیگه برگردیم...ولی کلن اومدن های هر رفتن سخت جیگر رو میسوزونه:(((
۱۵ فروردین ۹۸ ، ۲۳:۱۷
نباید یه طوری زندگی کنیم که نشه ازش یه قصه دراورد. آدمای زیادی اومدن و بدون اینکه یه قصه ی پر ملات بسازن، رفتن...  آدمای بی قصه بعد رفتن شون می میرن. باید قصه بشیم. قصه ی شبای بلندِ بچه ها. قصه ی شبای نگذشتنی ِ آدم بزرگای ِ درمونده. باید اون قصه ای بشیم که مامان بزرگ، بابابزرگا از تعریف کردنش واسه نوه هاشون لذت ببرن. لذت ببرن و همزمان آروم بغض کنن. بچه ها ولی بخندن و تو عالم بچگی شون هیچ وقت نفهمن که چرا بابا بزرگ، مامان بزرگ شون توی اون داستان
باید یه سر و سامانی داد به زندگی تا اینکه حداقل بفهمی چی رو بیشتر میخوای، چی اولویتته. باید تصمیمام رو بنویسم اینطوری میشه نقشه راه رو دید. باید تابستانم مثل ٢-٣ هفته ی عید (حتی بهتر) بتونم چیزای که تو فکرم هستو عملی کنم: همیشه یه راهی هست برای خلاصی از دست اینی که هستی!

1 تیر/2 بامداد: له ساعت ۶ هر چشته قهوه ای (!) هاتیاد و ور دسم خواردم تا
مثلا الان نخفم ولی الان توام بگرم یه ساعت بخفم بعد بنیشم جور آیم یه
مرویج له بان برونر گوارش بکتم.
باید یه سر و سامانی داد به زندگی تا اینکه حداقل بفهمی چی رو بیشتر میخوای، چی اولویتته. باید تصمیمام رو بنویسم اینطوری میشه نقشه راه رو دید. باید تابستانم مثل ٢-٣ هفته ی عید (حتی بهتر) بتونم چیزای که تو فکرم هستو عملی کنم: همیشه یه راهی هست برای خلاصی از دست اینی که هستی!

1 تیر/2 بامداد: له ساعت ۶ هر چشته قهوه ای (!) هاتیاد و ور دسم خواردم تا
مثلا الان نخفم ولی الان توام بگرم یه ساعت بخفم بعد بنیشم جور آیم یه
مرویکیج له بان برونر گوارش بکتم.
❓برای وسعتِ روزی، چه مسائلی را باید رعایت کنیم؟
پاسخ: رعایتِ مواردِ زیر، مؤثر هست توی وسعتِ رزقِ مادی و معنوی:
نماز اول وقت جلبِ رضایت والدین صدقه دعا کردن برای همکیشان
ترک گناه توبه خوش اخلاقی ادای حق الله و حق الناس
قناعت نیکی کردن به اهل خانه اطعام میهمان دائم الوضو بودن
ازدواج نماز شب شکرگزاری قرائت سوره واقعه بعد از نماز عشاء
تسبیحات حضرت زهرا بعد از هر نماز روشن کردن چراغ پیش از غروب آفتاب رفتن به زیارت امام حسین صله رحم
استمرار
با رفتن برف، این برفتن مرت!...
مرد بهمن، که اگر بفهمند!... 
چشم به دختر بارفتن دارد و...
...برف بر تن من، مانده هنوز!...
چشمش چکه می‌کند و فرومی‌افتد چشم به کف... 
به برف، به گل...
به خاک...
تا به کف کفش رفتن!...
می‌روفم برف شانه‌ام را، و سوزنهای کاج را...
می‌لغزند و...
می‌چرخند... 
نه برفتار برگ و برف!... 
که به ثانیه شمار عجول!... 
و می‌افتند...
و حبه‌ای که فرو می‌سرد به سردی!... 
از گردن به میانگه دو کتف!... آب حبه‌ی برف...
و زیر پا... پررق پررق و قورروپ و قررپ!... 

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها